جلوی سوء برداشت را بگیرید
آیا کارمندانتان میدانند به دنبال چه چیزی هستید؟ اهداف را کامل شرح دادهاید تا آنها دچار سوء برداشت نشوند؟ چگونه جلوی سوء برداشت را بگیریم؟
بیاید با مثالی بحث را ادامه دهیم.
مدیر شرکتی تعیین میکند که فروش باید به یک میزان مشخصی برسد و درآمد حاصله روندی صعودی داشته باشد. که در صورت تحقق هدف به کارمندان پاداش داده خواهد شد.
کارمندان شروع میکنند به کم کردن هزینههای سایر بخشها تا میزان سود و درآمد افزایش داشته باشد و به کمک روشهای جذب افراد را ترغیب به خرید میکنند.
همه چیز که عالی است پس مشکل کجاست؟ شاید این سوالی باشد که ذهن شما را درگیر کرده است.
اگر من به عنوان یک کارمند بیایم و بودجه بخش تحقیق و توسعه را کم کنم و همچنین به یک کیفیت نسبتاً خوب شروع به فروش کنم بدون هیچ پیشرفتی در آن شاید با راه ها و تکنیکهای فروش بتوانم در کوتاه مدت فروش و درآمد بالایی کسب کنم اما بلندمدت چطور؟
در بلندمدت به دلیل کیفیت ضعیف مشتری وفاداری ندارم که مشتاق خرید از من باشد و همچنین به دلیل اینکه بخش توسعه محصول بودجه کمتری دریافت کرده است، محصول به اندازه کافی رشد نداشته است تا با نیازهای بازار تطابق پیدا کند و توانایی رقابت با رقبا را داشته باشد.
همه اینها میتواند از یک سوء برداشت ساده شروع شود و شرکت شما را به مرز ورشکستگی نزدیک و نزدیکتر کند.
اگر قرار است هدفی تعیین کنید به شرح کامل آن بپردازید و به وضوح مشخص کنید که در کوتاه مدت و بلندمدت به دنبال چه چیزهایی هستید. این مورد که کارمند شما دقیقاْ بداند به دنبال چه چیزی باید برود؛ هم کار او را در تصمیمگیری سادهتر کرده است و هم شما مسیری که مدنظرتان است را طی میکنید.
اگر چشمانداز و اهداف به درستی و کامل برای افراد سازمان شرح داده نشود، میتواند باعث سوء برداشتهای مختلفی شود که گاهاً قابل جبران و برگشت نیستند یا هزینه زیادی را برای سازمانتان به وجود میآورد.
∗ خوشحال میشوم مرا در شبکههای اجتماعی نیز دنبال کنید:
یوتیوب | ویرگول | کانال تلگرام | اینستاگرام
دیدگاهتان را بنویسید