معرفی کتاب قهوه ی سرد آقای نویسنده
کتاب قهوه ی سرد آقای نویسنده نوشته روزبه معین، نمیدونم در موردش چی بگم. کتاب جالبیه می تونید باهاش ارتباط برقرار بکنید ولی حرفاشون گاهاً خیلی فلسفه ای است. طوری که احساس می کنید یک مجموعه جملات بزرگان دارید می خونید.ولی همه اینا دلیل نمیشه از خوندن این کتاب اصلا لذت نبرید و بگید بدرد نمی خورد.
قهوه ی سرد آقای نویسنده در مورد یک نویسنده جوان است. داستان زندگی و عشق او است. داستان خلاقیت و ذهن خلاق نویسنده در رویا پردازی. ولی این همه ماجراست؟ نه، نویسنده ما به تیمارستان راه پیدا می کند ولی چرا؟
داخل تیمارستان چی گذشت بر او؟ داستان بقیه چی بود؟ اصلاً داستان از چه قراره؟ داستان باعث درگیری شما می شود تا بفهمید چی شده است ولی آخر داستان برای من به شخصه زیاد قابل قبول نبود. امیدوارم شما لذت ببرید.
صفحه ای از کتاب که برام جالبتر بود در ادامه آوردم، شاید شما هم دوست داشتید:
”گفت: به حرفاشون توجه نکن، من بعد از سالها زندگی کردن با این مردم فهمیدم که خطرناکتر از آدمهایی که هیچ کتابی نخوندن، آدمهایی هستن که فقط چند کتاب خوندن. اونها دیگه خودشون رو از روشنفکرها میدونن و می خوان در مورد هر چیزی اظهار نظر تخصصی کنن، هر اتفاق و داستانی رو به اون کتابها ربط میدن و از سطربهسطرش نقل قول می کنن. مطمئن باش اگه اوناها روشنفکر واقعی باشن در مورد مسائلی که تخصص ندارن حرف نمیزنن و به چندتا کتاب پسنده نمیکنن. پس با قدرت ادامه بده، البته این بار بهت پیشنهاد می کنم داستانت رو تموم کنی.
گفتم: کم همیشه داستانهام رو تموم می کنم!
گفت: فقط صفحات کتابت تموم میشه، اما داستانهای پیچیدهای که درست می کنی هیچوقت پایان معلومی ندارن.
سمت پنجره رفتم و گفتم: چون روش منه، به مردم نگاه کن، شهربازی میرن و پول زیادی رو خرج می کنن تا با چنگک یه عروسک گندهی مسخره رو از جعبهی شیشهای بیرون بیارن، در حالی که اون چنگک طوری ساخته شده که نتونه عروسک اصلکاری رو بیرون بیاره. این قاعددهی خیلی از بازیهاست.
آدمها باید تا مرز برنده شدن پیش برن، اما کسی نباید برنده نهایی بشه. نباید حس ماجراجویی آدمها رو از بین برد، آدمها همیشه دوست دارن که بازی کنن. واسه همینه بعضی نویسندهها پایان داستانشون رو نمینویسن، شعبدهبازها راز جادوهاشون رو به کسی نمیگن و خیلی از آدمها به همدیگه احساسشون رو بیان نمیکنن، چون میترسن بازی تموم شه.
گوش کن مهران، وقتی آدمها بفهمن که چی توی سرت و قلبت میگذره دیگه دلیلی واسه بازی کردن و موندن نمیبینن. تنها کسانی که میمونن وفادارها هستن.“
برای خرید کتاب قهوه ی سرد آقای نویسنده میتوانید از طریق این لینک اقدام کنید.
پس نویس: طبق قرارمون در کلاب کتابخوانی این پنجمین کتاب از هزار کتاب بود
۹۹۶to go
∗ خوشحال میشوم مرا در شبکههای اجتماعی نیز دنبال کنید:
یوتیوب | ویرگول | کانال تلگرام | اینستاگرام
دیدگاهتان را بنویسید