کاری که می توانستی انجام دهی
کاری که می توانستی انجام دهی یا اگر این کار را انجام میدادم بهتر بود، فایده این ها در چیست؟
حرف و فکرهای که از این قبیل است هیچ سودی ندارد چون نمیتوانید گذشته را تغییر دهید.
اگر هزاران راه حل برای تغییر اتفاقی که افتاده است لیست کنید هیچ اهمیتی ندارد و کارساز نیست.
حتی اگر غیرممکن باشد بهتر است کل زمان و توجه خود را برای کاری بگذارید که می تواند شما را از وضعیت الآنتان خارج کند.
اگر امکان تغییر گذشته وجود داشت عالی بود، خود من به شخصه شدیداً خواهان آن هستم اما هنوز این امکان وجود ندارد پس برای چی فکرهای مثل این کار را انجام میدادم بهتر بود وقت خودتان را هدر میدهید؟
کاری که می توانستی انجام دهی همان کاری است که باید همان زمان انجام میدادی و حال که انجام ندادی پس بیخیال آن بشو.
بجای همه این چیزها کل تمرکز خود را بر حال حاضر بگذارید تا هر چه زودتر از وضعیت الآن خارج شوید.
حقیقت آن است که برای هیچکس کوچکترین اهمیتی ندارد که چه کاری میتوانستید انجام دهید.
کل توجه سرمایه گذاران و کارمندان شرکت شما بر این است که چگونه از موقعیت فعلی خارج میشوید و شرکتتان را به مسیر هدف تعیین شده آن باز می گردانید.
در همین مورد بن هاروویتز در کتاب سختی کارهای سخت میگویید:
خیلی بهتر است که انرژی ذهنیای را که صرف تشریح جزئیات درماندگیتان میکنید، صرف تلاش برای یافتن راهحلی به ظاهر غیرممکن برای خروج از وضعیت کنونیتان کنید.
هیچ زمانی به کاری که میتوانستهاید انجام دهید اختصاص ندهید و تمام وقتتان را برای کاری بگذارید که میتوانید بکنید. زیرا سر آخر، برای هیچکس مهم نیست؛ به هر حال شما باید شرکتتان را بچرخانید.
∗ خوشحال میشوم مرا در شبکههای اجتماعی نیز دنبال کنید:
یوتیوب | ویرگول | کانال تلگرام | اینستاگرام
دیدگاهتان را بنویسید