معرفی کتاب علویه خانم
کتاب علویه خانم (وولنگاری) به قلم زیبای صادق هدایت است که شامل هفت داستان کوتاه در موضوعات مختلف است.
این هفت داستان زیبا و دلنشی است به طوری که وقتی شروع کنید دیگر تا به پایان رساندن آن بیخیال خواندن نمیشوید.
لیست داستانهای کتاب علویه خانم به شرح زیر است:
- علویه خانم
- قضیه مرغ روح
- قضیه زیر بته
- فرهنگ فرهنگستان
- قضیه دست بر قضا
- قضیه خردجال
- قضیه نمک ترکی
در پایان بخشی از داستان زیر بته را میآورم تا با نثر داستانهای کتاب بیشتر آشنا شوید، امیدوارم که از خواندن آنها لذت ببرید:
یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیشکی نبود! یک زمینی بود توی منظومه شمسی خودمان درندشت و بیابان، که رویش نه آب بود نه آبادانی و نه گلبانگ مسلمانی.
دست بر قضا یک روز، خدا از بالای آسمان سرش را دولا کرد و روی زمین را نگاه کرد دید زمین سوت و کور پیل پیلی خوران دور خورشید برای خودش میچرخد، خوب هر چه باشد دل خدا از سکوت و گوشه نشینی زمین سوخت.
آه کشید، فوری ابری تولید شد و آن ابر آمد روی زمین باریدن گرفت و بِیک چشم بهم زدن خدا که میلونها قرن طول کشید بطور لایشعری روی زمین پر شد از موجودات کور و کچل و مفینه.
در اثنای کار نمیدانم چطور شد از دست طبیعت در رفت و شاهکار خلقت و گل سر سبد جانوران ما آدم خودمان بطور غلط انداز پا بعرصه وجود گذاشت و فوراً زیر بغل همسر محترم خود را گرفت و رفت.
بعد از نه ماه و نه روز و نه دقیقه و نه ثانیه دو پر کاکل زری با یک دختر دندان مرواری پیدا کرد.
نه از راه بیچارگی و اضطرار و لذت و عیش و عشرت و محکومیت طبیعت، بلکه برای خدمت بنوع بشر و استقرار صلح و استحکام ملیت، آن بچههای نرینه و مادینه بر خلاف آنچه که پاستور ثابت کرد، مطابق قانون ژنراسیون اسپونتانه، در هر ثانیه میلونها بشر از خودشان تولید مثل کردند.
بطوریکه چوب سر سگ میزدند آدمیزاد میریخت. در اثر این حرکت خدا پشیمان شده و قانون ژنراسیون اسپونتانته را لغو کرد. و رؤسای قلدر قبیله پیدا شدند که آنها را براه راست راهنمائی میکردند و در ضمن از حماقت ابناء بشر واز نتیجه کار آنها استفادههای نامشروع و جاه طلبی و خود نمائی مینمودند.
∗ خوشحال میشوم مرا در شبکههای اجتماعی نیز دنبال کنید:
یوتیوب | ویرگول | کانال تلگرام | اینستاگرام
پسورد فایل : ندارد گزارش خرابی لینک
از گزارش شما سپاس گزارم، در اولین فرصت رفع خواهد شد.
دیدگاهتان را بنویسید