آیا می توان با حل یک مشکل کسب و کار راه اندازی کرد؟
شاید به راه اندازی یک کسب و کار شخصی فکر کرده باشید اما یک مانع وجود داشته است و آن نبود ایده بوده است. زمانهای زیادی به دلیل نبود ایده یا ساده دونستن ایدهها از فکر راه اندازی کسب و کار میایم بیرون و بیخیال آن میشویم.
حقیقت آن است که کسب و کارهای زیادی از ایدههای ابتدایی یا حل یک مشکل به وجود آمده است اما چطور؟
دو مسیر در پیش روی شماست:
- حل مشکل خود
احتمالاً مواردی وجود داشته باشد که با خود میگوید چطوری آنها را حل کنم یا کاش کسی بود که بتوانم به او بگویم تا آن را برای منع انجام دهد.
- حل مشکل دیگران
تنها تفاوت آن با حل کردن مشکل خود شما در این است که باید تحقیق کنید و مشکلی که برای گروهی از افراد وجود دارد را شناسایی کنید و در پی رفع آن بر بیاید.
اصل موضوع همینجاست؛ هر کسب و کار مشکلی را رفع میکنند و این رفع مشکل همان خلق ارزش برای سایر افراد است که برای آن حاضر هستند هزینهای را پرادخت کنند.
مشکل را شناسایی کردید قدم بعدی چیست؟
بعد از شناسایی مشکل باید به دنبال رفع آن باشید، راه حلهای افراد دیگر را بررسی کنید، به دنبال راه حل جدیدی باشید، مطالعه کنید، تحقیق کنید و هر نوع راه دیگری که میشناسید که کمک میکند برای مشکل مطرح شده راه حلی پیدا کنید.
چندین راه حل را پیدا کنید و آن ها را بررسی کنید تا مناسبترین را انتخاب کنید.
برای انتخاب مناسبترین راه حل به نکاتی که در ادامه میگویم باید توجه کنید:
- راه حل کاربردی باشد و مشکل را به تا حد زیادی رفع کند.
- برای شما یا تیم شما قابل اجرا و عملیاتی باشد. ( راه حل عالی اما نتوانید آن را اجرایی کنید هیچ فایدهای ندارد)
- هزینه آن مناسب باشد. ایدههای که نیاز به هزینه بالایی دارد را کنار بگذارید مگر اینکه آن مشکل ارزش این همه هزینه را داشته باشد و مطمین باشید افرادی هستند که حاضر هستند آن هزینه را پرداخت کنند.
- ساده باشد، اصلاً نیازی نیست ایده شما ابتکاری و برای اولین بار باشد فقط کافی است به سادهترین روش و کمترین هزینه ممکن آن مشکل را رفع کنند.
شناسایی و رفع یک مشکل شاید ساده به نظر بیاید اما کسب و کارهای بزرگ زیادی به همین طرف شروع به کار کردند که در ادامه چند نمونه را ذکر میکنم:
فیسبوک هنگامی که شروع کرد محلی برای ارتباط برقرار کردن افراد یک دانشگاه بود و دنبال ساده کردن ارتباط دانشجویان با یکدیگر بود و بعدها تبدیل به شبکهای اجتماعی در سطح جهانی شد.
تصور کنید قبل از وجود تاکسیهای اینترنتی چگونه به تاکسی دسترسی داشتید. باید با آژانس تماس میگرفتید که اگر ماشین دارند برای شما بفرستند و با هزینهای زیاد روبرو بودید یا به خیابان بیاید و محل حضور تاکسیها را پیدا کنید یا شانس بیاورید و در خیابان یکی از آنها را ببینید و او نیز شما را ببیند.
تاکسیهای اینترنتی آمدند و گفتند مهم نیست کجای شهر هستید فقط کافی است گوشی هوشمند خود را بردارید و درخواست تاکسی ثبت کنید تا نزدیکترین تاکسی نزد شما بیاید و هزینه آن نیز کمتر است!
مشکل دسترسی راحت به تاکسی و دسترسی راحتتر رانندههای تاکسی به مسافر با همین ایده که شاید به فکر خیلی از افراد خطور کرده است رفع شد.
احتمالاً شما نیز بتوانید کسب و کارهای زیادی را مثال بزنید که هنگامی که آنها را بررسی میکنید متوجه میشوید که حول یک ایده ساده و ابتدایی برای رفع یک مشکل به وجود آمدهاند و حالا رشد خیلی زیادی کردهاند.
در پایان بهتر است به این موضوع اشاره کنم مشکل و راه حل شما باید ارزش آن را داشته باشد که برای آن هزینه شود، یعنی هزینهای که قرار است برای راه حل پرداخت شود از هزینه بودن آن مشکل بیشتر نباشد و بتوانید تعادلی برقرار کنید تا هم مشکل و هم راه حل آن ارزش حل کردن و هم ارزش هزینه کردن داشته باشند.
همه این موارد را ذکر کردهام تا بگویم برای راه اندازی یک کسب و کار نیاز نیست حتماً یک ایده خیلی خاصی داشته باشید و بخواهید با آن دنیا را تغییر دهید اما این را نیز میگویم که همه صحبتهای من در این مطلب فقط یک مقدمه ساده و اولین قدم بیشتر نیست پس اگر میخواهید کسب و کاری راه اندازی کنید از کسب اطلاعات و مشاوره با افراد دانا غافل نشوید.
مطالب هم راستا:
∗ خوشحال میشوم مرا در شبکههای اجتماعی نیز دنبال کنید:
یوتیوب | ویرگول | کانال تلگرام | اینستاگرام
دیدگاهتان را بنویسید