چگونه شغل دلخواه خود را به دست بیاوریم؟
از نظر برایان ترسی ۲۱ روش عالی برای به دست آوردن شغل دلخواه خود وجود دارد که در ادامه به بررسی این روشها میپردازم:
۱. شغلتان را تحت کنترل خود درآورید
همگام با تحولات سریع در دنیای کار، افرادی که امروز شروع به کار میکنند تا پایان دوران اشتغال خود چندین کار متفاوت تمام وقت را تجربه میکنند. اگر میخواهید در این دریای پر تلاطم با هر اتفاق به سمتی نروید باید شغلتان را تحت کنترل خود در آورید.
شاید برای شخص دیگری کار میکنید اما شما رئیس خودتان هستید. وظیفه شما این است که خدماتتان که همان توانایی و مهارتتان در حرفه شماست را به بالاترین قیمت پیشنهادی به فروش برسانید. شرکتتان یک کارمند دارد و آن شما هستید که تواناییهای خودتان را عرضه میکنید.
اگر اندیشهتان این باشد که حقوقتان را شخص دیگری پرداخت میکند و شما برای او کار میکنید هیچوقت نمیتوانید شغلتان را تحت کنترل خودتان در بیاورید. اما زمانی که برای شخص دیگری کار میکنید چطور حقوق دهنده خودتان هستید؟
شرکت خدماتیتان تنها یک وظیفه دارد و آن ارایه بهترین خدمات است و آن خدمات شما و مهارتهایتان است. هر روز، هر هفته، هر ماه، هر سال، به دنبال بالاترین قیمت پیشنهادی برای خدماتتان هستید برای همین باید مهارتهای خودتان را در حرفهتان بالا برده تا بتوانید شغلتان را تحت کنترل خود در بیاورید.
به عنوان رئیس شرکت شما مسئول بازاریابی، تحقیق و توسعه، تولید، عرضه، فروش و در کل همه کار خودتان هستید تا مطمئن شوید هر روز دانش و مهارت شما پیشرفت میکند تا بتوانید خدمات خودتان را به بالاترین قیمت پیشنهادی به فروش برسانید.
۲. با دقت خودتان را تحلیل کنید
قبل از اینکه به دنبال پیدا کردن شغلی بروید باید بنشینید و خودتان را ارزیابی کنید. باید عمیقاً به درون خود بنگرید و مشخص کنید چه کسی هستید و میخواهید در آینده به کجا برسید.
فقط زمانی میتوانید به دنبال کار بروید که درک درستی از خودتان، آرزوهایتان و خواستههایتان داشته باشید.
به خودتان نگاه کنید و تواناییهای قابل ارایه خودتان را مشخص کنید. ببینید چه کارهایی می وانید انجام دهید و افرادی که در بازار حاضر هستند بخاطر آنها به شما پول بدهند را فهرست کنید.
این سوالهایی هستند که میتوانید قبل از اینکه به اولین مصاحبه استخدامیتان بروید از خودتان بپرسید و پاسخ دهید:
- مهارتهایتان چیست؟
چه کارهایی میتوانید انجام دهید؟
چه چیزهایی از طریق تحصیل یا تجربه یاد گرفتهای که میتواند به درد یک شرکت بخورد؟ - چه کاری را بسیاری از شغلها و فعالیتهای گذشتهتان به خوبی انجام دادهاید؟
تا کنون چه نوع فعالیتهایی بیشترین تأثیر را در موفقیتتان در زندگی کاری داشته است؟ - در زندگی کاری و شخصیتان از چه جور فعالیتهایی لذت بیشتری میبرید؟
به یاد داشته باشید که همیشه بیشترین موفقیت را در انجام کارهایی به دست میآورید که از آنها بیشترین لذت را میبرید. - چه قسمتی از کارتان را راحتتر و بهتر انجام میدهید؟
کاری که در گذشته به خوبی انجام دادهاید، معمولاً نشان میدهد که در آینده چه کاری را میتوانید به بهترین شکل انجام دهید.
پزشکان میگویند که « تشخیص دقیق، نصف درمان است». در مورد شما هم ارزیابی فردی یا تشخیص فردی درست و اینکه وقت بگذارید و به جواب این سوالها کامل فکر کنید، نصف کار پیدا کردن شغل ایدهآلتان است.
باید وقت بزارید و به صورت دقیق خودتان را تحلیل کنید خواستهها، اهداف، آرزوها، انتظارتتان از شغل و آینده، تحلیل دقیق خود و مهارتتان به شما این توانایی را میدهد که به دنبال شغلی بگردید که در آن احساس رضایت و خشنودی میکنید و از انجام آن لذت میبرید.
موفقیت و رضایت شما در جایی است که از انجام آن کار لذت میبرید برای همین تاکید زیادی بر تحلیل خود و مهارتهایتان میشود.
۳. تصمیم بگیرید که دقیقاً چه میخواهید
اغلب مردم سرکار میروند و هر چیزی به آنها پیشنهاد میشود را قبول میکنند. آنها به کارفرماییان اجازه میدهند تا مسیر شغلی آنها را مشخص کنند و فقط دنبال تقاضاهایی که از آنها میشود میروند نه آن چیزی که خودشان علاقه دارند.
سه مجموعه سوال وجود دارد که میتوانید در تمام طول حرفهتان بپرسید تا مطمئن شوید که در مسیر درست حرکت میکنید:
- شغل ایدهآلتان را توصیف کنید. تصور کنید که میتوانید هر شغلی را در دنیا داشته باشید. آن شغل دقیقاً چه میبود؟ به یاد داشته باشید نمیتوانید هدفی را بزنید که آن را نمیبینید.
- در بازار کار به دور و برتان نگاه کنید. اگر میتوانستید هر شغلی را داشته باشید و هر کاری را انجام دهید، آن کار چه بود؟ اگر شغلی را میبینید که از آن خوشتان میآید، بروید و با کسانی که در این شغل هستند، صحبت کنید و نظرشان را جویا شوید. تعجب خواهید کرد اگر ببینید افراد طی یک مکالمه کوتاه چند دقیقهای چقدر به شما بینش و آگاهی میدهند.
- خودتان را در آینده تصور کنید. دوست دارید در سه تا پنج سال آینده چه نوع کاری انجام دهید؟ همه باید یک کار و حرفه را از ابتدای آن شروع کنند، اما باید از ابتدا برایتان روشن باشد که میخواهید در آینده از نظر شغلی کجا باشید. این کار به شما امکان میدهد که از همان ابتدا در مورد قبول کردن یک شغل یا قبول نکردن آن تصمیم بسیار بهتری بگیرید.
هر چه برای شما مشخصتر باشد که میخواهید چه کاری انجام دهید، کجا کار کنید و میزان درآمد شما چقدر باشد راحتتر استخدام میشوید. پس همین الآن دست به کار شوید و به سوالات بیان شده پاسخ دهید و آنگاه به دنبال شغل مورد نظر خود بروید.
۴. به آینده بیندیشید
یکی از ویژگیهای رهبران که بیش از ۳۳۰۰ پژوهش به دست آمده، این است که رهبران دارای ویژگی « تصویر ذهنی » هستند. شما هم میتوانید این ویژگی را در خودتان پرورش دهید. فقط باید تصمیم بگیرید.
برای ایجاد تصویر ذهنی، پنج یا ده سال آینده را تصور کنید. در چه حالی هستید؟ چه کاری انجام میدهید؟ محل کارتان چگونه است؟ میزان حقوق شما چقدر است؟ به این کار « تفکر بازگشت از گذشته » گفته میشود.
یک برگ کاغذ بردارید و تصویر کنید که پنج سال گذشته است. حال همه چیز را ایدهآل تصور کنید در این شرایط شغل شما چگونه بود؟ شرکتی که در آن کار میکنید و میزان حقوقی که دریافت میکنید، چگونه است؟ به زمان حال برگردید و شروع به برنامهریزی کنید.
ببینید برای اینکه در شرایطی که برای پنج سال آینده تصور کردید باید چه کارهای انجام دهید، آنها را لیست کنید و اولویتبندی کنید. وقت آن رسیده است که دست به کار شوید و به ترتیب اولویت آنها را انجام دهید تا به چیزی که تصور کردهاید دست پیدا کنید.
افراد موفق برای اینکه به خواسته خود برسند دایم در حال تصور کردن وضعیت ایدهآل خود در آینده هستند. و سپس دنبال راههای میگردن تا به تصورات خود دست پیدا کنند. همیشه از خود بپرسید « چگونه میتوانم به تصوراتم برسم » آنگاه همان کار را انجام دهید.
وقتی تصویر ذهنی خودتان و آیندهتان برایتان واضح شد، تعجب خواهید کرد از اینکه چقدر احتمال یافتن شغل دلخواهتان بیشتر میشود.
۵. برای زندگیتان هدفهای روشن تعیین کنید
هدفگذاری، اصلیترین مهارت برای رسیدن به موفقیت است. زمانی که در هر لحظه از زندگی خود بدانید که چه میخواهید و چه هدفی را دنبال میکنید، احتمال اینکه به خواسته و هدف خود برسید چند برابر میشود.
برای هدفگذاری صحیح هفت گام وجود دارد که به شرح زیر است:
- مشخص کنید که دقیقاً چه میخواهید. اغلب افراد هیچگاه این کار را نمیکنند. تعیین کنید برای حرفهتان، در مورد سلامتیتان، امور مالیتان، خانوادهتان و برای آیندهتان دقیقاً چه میخواهید. نمیتوانید هدفی را بزنید که نمیتوانید آن را ببینید.
- هدفهایتان را به زبانی روشن و مشخص بنویسید. فقط سه درصد از بزرگسالان اهداف روشن و مکتوب دارند. هدفی که نوشته نشده باشد، فقط یک آرزو یا یک خیال است و انرژی بخش نیست.
- برای اهدافتان مهلت تعیین کنید. اگر هدف بزرگی دارید، چند مهلت فرعی تعیین کنید. تاریخ مشخصی را که می خواهید تا آن زمان به هدفتان برسید، در ذهن نیمه هشیارتان برنامهریزی کنید. آن را بلاتکلیف رها نکنید.
- همه کارهایی را فهرست کنید که میتوانید برای رسیدن به هدفتان انجام بدهید. افکارتان را روی کاغذ بیاورید. هرگاه مطلب جدیدی به ذهنتان رسید، آنها را به فهرستتان اضافه کنید تا فهرستتان کامل شود.
- فهرستتان را به صورت یک برنامه درآورید. در مورد اینکه اول چه کاری باید انجام بدهید و بعد چه کاری میتوانید بکنید، تصمیم بگیرید. مشخص کنید چه چیزی مهمتر است و چه چیزی اهمیت کمتری دارد. وقتی هدف و برنامه داشته باشید از کسانی که به دور خودشان میگردند تا بفهمند چه کار باید بکنند، جلو میافتید.
- برای اجرای برنامهتان اقدامی بکنید، کاری انجام بدهید، هر کاری که شد. اما بلافاصله برنامهتان را به جریان بندازید. این که افراد دست به اقدام نمیزنند مانعی است که موجب شکست بسیاری از نقشههای عالی شده است.
- کلید موفقیت شما این است: هر روز کاری انجام دهید که شما را به سوی مهمترین هدفتان سوق دهد. در خودتان این نظم را ایجاد کنید که هر روز کاری انجام دهید که شما را به سوی مهمترین خواسته شما حرکت دهد
هدفگذاری روشن و دقیق از مهمترین کارهای است که برای رسیدن به خواستههایتان انجام دهید. برای اینکه وقت و انرژیتان هدر نروید باید در هدفگذاری و برنامه ریزی برای آن دقت زیادی داشته باشید.
اگر برای هدفگذاری مشکلی دارید میتوانید تمرین فوق را انجام دهید: کاغذی بردارید و ده هدف که در دوازده ماه آینده میخواهید به آن برسد را بنویسید.
از بین ده هدف دور مهمترین هدفی که اولویت اول شما است و از بقیه مهمتر است خط بکشید.
این هدف را روی کاغذ دیگری بنویسید و برای آن مهلت تعیین کنید.
کارهای که برای رسیدن به این هدف لازم است انجام دهید را فهرست کنید و این فهرست را تبدیل به یک برنامه کنید و برای آنها برنامهریزی کنید.
از همین الآن دست به اقدام و انجام دادن برنامهتان کنید.
۶. شرایط بازار کار را درک کنید
کار کردن و اشتغال، قوانین و قواعد خاصی دارد. برخی از این قوانین تجربی و برخی اقتصادی است. اصولاً همه آنها حقایق زندگی هستند. اینها قواعدی است که در تمام دوران کاریتان باید در نظر داشته باشید.
قاعده اصلی این است: « پاداشهای شما در زندگی همواره به ارزش خدماتتان به دیگران بستگی دارد.» درآمد شما به اینکه چقدر کارتان کیفیت دارد و جایگزین کردن شما با فرد دیگری چقدر سخت است.
امنیت شغلی شما زمانی تضمین میشود که کاری انجام میدهید مهم باشد و در بازار برای آن تقاضا وجود داشته باشد.
واقعیت دوم در زندگی این است که کارتان در بازار به عنوان یک کالا دیده میشود و با آن رفتار میشود. کار و مهارت شما در ایجاد یک محصول یا ارایه خدمات به صورت یک کالا در نظر گرفته میشود و هرچه این کالا کیفیت بیشتری داشته باشد و تقاضا برای آن بیشتر باشد امنیت شغلی و درآمد شما بیشتر تضمین میشود.
به دلیل تغییر سریع ذائقه خریداران یا تقاضای بازار یک مهارت میتواند یک شبه بی ارزش شود. به همین دلیل باید استعداد و مهارتهای خود را همگام با بازار و تقاضای آن به روز کنید و در پی یادگیری موارد جدیدی باشید که تقاضای برای آنها وجود دارد.
باید پیوسته آنچه که ارایه میدهید، یعنی استعدادهایتان، مهارتهایتان، کارتان، تلاشتان را به گونهای تنظیم کنید تا با آنچه که مردم نیاز دارند، میخواهند و حاضرند برایش پول بپردازند، مطابقت داشته باشد.
این کلیدی برای درک بازار کار است.
۷. قانون عمومی استخدام
این اصل، اصل فوقالعادهای است که موجب میشود کنترل حرفهتان را کاملاً در دست بگیرید. قانون عمومی استخدام میگوید: « هرگاه بتوانید فرصتی بیابید که آنقدر درآمدها را افزایش یا هزینهها را کاهش بدهید که بیشتر از هزینه استخدام شما باشد، عملاً میتوانید شغل خودتان را به وجود بیاورید.»
قوانین اقتصادی بیان میکند یک کارفرما تا زمانی به استخدام یک فرد ادامه میدهد که برای او سودآور باشد یعنی از میزان هزینهای که شخص برای او دارد سود بیشتری به او برساند.
این مطلب به این معنی است که میتوانید شغل دلخواه خودتان را داشته یا به وجود بیاورید فقط باید سطح مهارتهای و کارتان را به حدی برسانید که فایده و سودی که از جانب شما به کارفرمایتان میرسد از هزینههای استخدام شما بیشتر باشد.
اگر میخواهید میزان درآمد خودتان را بالا ببرید و یا اینکه پیشرفتی داشته باشید باید سعی کنید همیشه مهارتهای خود را افزایش داده و سود بیشتری به کارفرمایتان برسانید. هر چه سود بیشتری برسانید احتمال اینکه پیشرفت کنید، بیشتر است.
یکی از مهمترین سوالاتی که باید هر روز از خودتان بپرسید، این است: « چطور میتوانم ارزش این شغل یا مقامی که دارم را بالاتر ببرم؟»
وقتی که شغلی دارید یا در پی یافتن محلی برای استخدام هستید باید به این سال پاسخ دهید با انجام چه کارهای میتوانم ارزش خود و کارم را بالا ببرم و در زمان کاری خود کدام کارها ارزش بیشتری دارند و سود بالاتری به کارفرمایتان میرساند. هر چه تأثیر بیشتری برای یک کارفرما داشته باشید او زودتر مجاب میشود تا شما را استخدام کند و زودتر شغل مد نظرتان را پیدا میکنید.
قانون عمومی استخدام، در عین حال قانون عمومی پیشرفت در کار است.
۸. در جایی ماهی گیری کنید که ماهیها حضور دارند!
در هر زمان و هر اقتصادی، در شرایط اقتصادی مختلف چه بد و چه خوب، هزاران شغل در دسترس است. حتی زمانی که نرخ بیکاری بالا است خیلی از افراد می توانند شغل پیدا کنند یا شغل خود را حفظ کنند.
بازار کار بسیار گسترده و وسیع است به طوری که اصلاً فکر آن را نمی کنید که چقدر شغل مورد نیاز بازار وجود دارد و کسی برای آنها اقدام نکرده است. هر کسب و کار چه بزرگ چه کوچک در بخشهای مختلف نیروی کار نیاز دارد. و همه اینها به شما بستگی دارد تا مهارت مورد نیاز آنها را داشته باشید.
اگر شما یک سری مهارت را یاد بگیرید که مورد نیاز بازار کار نباشد یا اینکه پیگیری نکنید که کدام کسب و کار مهارت شما را نیاز دارد چطور انتظار دارید تا شغلی به دست بیاورید؟
بهترین کار این است که با سازمانهای مختلف کاریابی مشارکت کنید، روزنامهها و مجلات مختلف را مطالعه کنید تا یک فرصت شغلی مناسب پیدا کنید. یعنی تورتان را گسترده پهن کنید تا هر فرصت شغلی چه کوچک چه بزرگ از آنها مطلع شده و برای موردی که مد نظرتان است اقدام کنید.
برای اینکه بتوانید بهتر شغل مناسبی پیدا کنید مهارتهای که در بازار کار بیشتر تقاضا دارد را یاد بگیرید و همیشه مهارتهای خود را به روز کنید. همیشه در حال یادگیری مادامالعمر باشید.
۹. از زمانتان خوب استفاده کنید
هنگامی که شروع به پیدا کردن شغل میکنید خود را همانند یک کارمند تمام وقت در نظر بگیرید. از صبح اول وقت تا هر زمان که توانایی آن را دارید مشغول پیدا کردن یک شغل مناسب باشید.
با در خانه نشستن و منتظر تماس برای یک شغل مانندن یا هر چند وقت دنبال یک شغل گشتن به چیزی دست پیدا نمیکنید. اگر میخواهید که شغلی پیدا کنید باید همانند یک کارمند تمام وقت دنبال آن بگردید.
باید نفرات زیادی را ببینید با آنها صحبت کنید، اطلاعات کسب کنید و تحلیل کنید. باید کل زمان خود را صرف گسترش دامنه جستجوی خود کنید شانس بیشتری برای پیدا کردن شغل دارید.
از زمان خود به نحوه احسنت استفاده کنید و وقت خود را با تلویزیون دیدن، صحبت کردن با دوستان، روزنامه خواندن و هر کاری که شما را سرگرم میکند تا به جستجوی شغل نپردازید، هدر ندهید.
اگر میخواهید شغلی پیدا کنید پس باید تمام زمانتان را به جستجوی آن اختصاص دهید و مصاحبههای شغلی متعددی را شرکت کنید.
این سوال را همیشه از خودتان بپرسید: « در حال حاضر با ارزشترین روش استفاده از زمان من چیست؟» جوابتان به این سوال هر چه بود مطمئن شوید که زمانتان را صرف آن میکنید و بیهوده هدر نمیدهید.
سوال دیگری که برای دستیابی به شغل مورد نظرتان باید از خودتان بپرسید این است: « آیا کاری که هم اکنون انجام میدهم، به یک مصاحبه شغلی یا یک شغل منتهی میشود؟»
در حال حاضر در حال انجام چه کاری هستید؟ آیا برای رسیدن به هدفتان کمکتان میکند یا نه؟
از زمانتان به درستی بهره ببرید و آن را هدر ندهید همیشه کاری را انجام دهید که شما را در راه رسیدن به شغل مورد نظرتان یاری میدهد.
۱۰. تکالیفتان را انجام دهید
هنگامی که به دنبال شغل دلخواهتان هستید، مثل یک فروشنده حرفهای هستید که میخواهید خدماتتان را به فروش برسانید. سه کلید برای موفقیت در فروش عبارتند از: پیدا کردن مشتریهای احتمالی، ارایه محصول یا خدمات و پیگیری فروش.
اولین وظیفه شما این است که جستجوی کاملی از مشتریان احتمالی انجام دهید و تا جایی که ممکن است مشتریان بیشتری پیدا کنید. سپس تا جای ممکن با کارفرماهای احتمالی ملاقات کنید و مهارتهای خودتان را به آنها عرضه کنید. سپس موقعیتها را پیگیری کنید تا به شغل مد نظرتان دست پیدا کنید.
امروزه تحقیق قبل از تماس یکی از مهمترین کلیدهای فروش است. شما نیز باید همین کار را بکنید. قبل از اینکه با کارفرمای احتمالی تماس بگیرید در مورد او، سازمانش و صنعتی که در آن فعالیت میکند اطلاعات کسب کنید. شاید در زمانهای قدیم کار سختی بود ولی امروزه با کمک اینترنت با چند دقیقه زمان گذاشتن میتوانید اطلاعات کاملی به دست بیاورید.
شاید اینکار را بیهوده بدانید ولی هنگامی که تماس میگیرید و کارفرمای مورد نظر میبیند شما دارای اطلاعاتی از او و نوع کسب و کارش هستید، دید بهتری نسبت به شما پیدا میکند و در بین سایر متقاضیان شانس بیشتری برای به دست آوردن آن شغل دارید.
تکالیفتان را انجام دهید. قبل از تماس گرفتن یا ملاقات حضوری برای مصاحبه شغلی تا جایی ممکن اطلاعات کاملی در مورد آن شخص، سازمان و صنعت مورد نظر کسب کنید. این کار را حتماً انجام دهید که برای به دست آوردن آن شغل بسیار مؤثر است.
۱۱. خود را کاملاً از قبل آماده کنید
در فروش حرفهای، تفاوت یک تازهکار و یک حرفهای در چیزی خلاصه میشود که به آن برنامهریزی پیش از تماس گفته میشود. یعنی چند دقیقه در صبح قبل از اینکه به مصاحبه شغلی بروید کلیه اطلاعاتی که در مورد آن شخص، سازمان و صنعت جمع آوری کردید را مرور میکنید. یک سری سوال که میخواهید بپرسید را آماده میکنید.
وضعیت صنعت را از نظر شغل، میزان درآمد و میزان پیشرفت شغلی بررسی میکنید تا بفهمید سازمانهای رقیب چه کاری انجام میدهند و چه چیزی ارایه میکند. همین موارد تفاوت یک حرفهای با تازهکار را مشخص میکند.
اگر شما بدون هیچ اطلاعاتی برای مصاحبه بروید و فکر کنید با زبان بازی و کلک میتوانید آن شغل را به دست آوردید کاملاً اشتباه میکنید.
آن شخص قرار است هزینه استخدام شما را بپردازد برای همین کاملاً دقت میکند تا فرد مناسب که اطلاعات و مهارت خوبی دارد را استخدام کند تا سود بیشتری کسب کند.
بنابراین با اینکار شما فقط شانس به دست آوردن شغل فوق را از دست میدهید.
خودتان را در جایگاه استخدام کننده قرار دهید و به طور دقیق فکر کنید که او نیاز دارد چه مواردی را بداند تا کاری که مطلوب شماست، به شما پیشنهاد بدهد.
هر چه آمادهتر باشید، تأثیرگذارتر به نظر میآیید و استخدام شما برای او آسانتر میشود تا بتوانید کاری را که دوست دارید، انجام دهید.
۱۲. همه جا دانه بپاشید
دست کم ۸۵ درصد از مشاغلی که در بازار کار شما در دسترس هستند، در هیچ کجا تبلیغ یا آگهی نمیشوند. به این مسأله، بازار کار پنهان گفته میشود.
این کارها در هیچ تابلو اعلاناتی نصب نمیشوند. در روزنامهها آگهی نمیشوند، مثل یک گنج دفن شده و پنهان هستند . منتظرند که شما آنها را پیدا کنید.
شاید امروزه بزرگترین بخش بازار کار پنهان در اینترنت وجود داشته باشد. چندین سال پیش آگهی استخدام اینترنتی وجود نداشت ولی امروزه بخشی از آگهیهای استخدام در فضای اینترنت منتشر میشود.
شما باید هر روزه از سایتهای کاریابی بازدید کنید و همچنین اطلاعات و علایقتان را در آنها ثبت کنید. سایتهای که ممکن است توسط شخصی بازدید شود که دنبال کسی با مهارتها شما است.
پیدا کردن کار در اینترنت ساده نیست و نیاز به مهارت دارد ولی میتوان آن را یاد گرفت. برای شروع به سایتهای کاریابی معروفی که میشناسید مراجعه کنید، اگر نمیدانید از کجا شروع کنید به موتورهای جستجو مثل گوگل مراجعه کنید و عباراتی مثل « کار»، « کاریابی»، « فرصتهای شغلی» یا « آگهیهای استخدام» را جستجو کنید.
در سایتهای کاریابی طبقهبندی مشاغل را بررسی کنید و شرح کارهای عرضه شده را بخوانید. تا جایی که میتوانید در مورد سایتهای کاریابی اطلاعات کسب کنید. بعضی از سایتها محلی است یا برای یک دسته شغل خاص کارآیی بیشتری دارد و مورد استفاده قرار می گیرد یا بعضی جامع و در سطح ملی است.
وقتی اطلاعات و روزمه خودتان را در یک سایت کاریابی وارد میکنید بلافاصله روزمه شما برای کارفرمایان احتمالی که با مهارت و علایق شما همخوانی دارند ارسال میشود.
بیشتر این سایتها رایگان هستند ولی بعضی از آنها پول میگیرند که ارزش پرداخت آن را دارند به این دلیل که آنها مصممتر و حرفهای فعالیت می کنند و کاررفرمایان بهتری را به شما معرفی میکنند.
معمولاً هر ساله در هر منطقه سالانه نمایشگاههای مختلف برگزار میشود که کارفرمایان شرکت میکنند به آنجا بروید و اطلاعات در مورد آنها کسب کنید و تحقیق کنید چه مهارتهای نیاز دارند یا بعداً قرار است چه کارهای انجام بدهند و چه مهارتهای نیاز دارند.
حتی اگر شاغل هستید باز اینکار را انجام دهید تا جای ممکن دانه بپاشید تا بتوانید شغلی که به آن علاقه دارید با شرایط و دستمزد بهتری را پیدا کنید.
۱۳. احتمال موفقیتتان را افزایش دهید
موفقیتتان در به دست آوردن یک شغل عالی، مثل شرکت در بازی با اعداد است که بر اساس قانون میانگینها و قوانین احتمالات است.
مفهمومش این است که هر چه با افراد بیشتری ملاقات و صحبت کنید، احتمالش بالا میرود که فرد مناسبی باشید که در زمان مناسبی در جای مناسبی قرار گرفتهاید و فرصت مناسبی برای رسیدن به شغل دلخواهتان به دست آورده اید.
برای اینکه احتمال موفقیتتان را افزایش دهید یک سری کار باید انجام دهید که به شرح زیر است:
- خواندن روزنامههای شهر: اگر میخواهید در شهر خودتان یا شهر دیگری وارد بازار کار شوید، روزنامههای آن شهر را مطالعه کنید و یادداشت برداری کنید. با اینکار شما فرصتهای شغلی جدیدی که در صنعت مورد نظرتان وجود دارد را شناسایی کرده و میتوانید برای آنها اقدام کنید.
- مجلههای کسب و کار: مجلههای کسب و کار محلی و سراسری در مورد موفقیت کسب و کارها و همچنین نفرات موفق این شرکتها مطلب مینویسد.
با مطالعه آنها میتوانید فرصتهای جدیدی که در یک شرکت به وجود آمده است یا مهارتهای جدیدی که مورد نیاز است و شما علاقهمند به آنها هستید را متوجه بشوید. همچنین افرادی که به تازگی ترفیع گرفتهاند معمولاً تغییراتی در پرسنل زیر نظرشان میدهند که شانسی برای استخدامتان محسوب میشود. - سازمانهای فعال و در حال رشد: سازمانهای که جدیداً به سودی رسیدهاند یا پیشرفت جدیدی داشتهاند همیشه به دنبال نیروهای مفید هستند تا بتوانند سود خود را بالا ببرند. این فرصتی برای شماست تا بتوانید برای صنعت مورد نظرتان اقدام کنید.
- محصولات و خدمات جدید: هرگاه شرکتی محصول یا خدمات جدیدی معرفی میکند به دنبال آن فرصتهای شغلی جدیدی نیز به وجود میآید به همین دلیل با بررسی محصولات و خدمات جدید متوجه فرصتهای جدید شده و میتوانید برای آنها اقدام کنید.
خیلی جالب است که با بررسی اخبار و اطلاعات موجود در اطرافتان در مورد صنعت و کار مورد نظرتان، چقدر میتوانید فرصتهای شغلی پیدا کنید و احتمال موفقیتتان را افزایش دهید.
۱۴. سه فاکتور مهم در به دست آوردن هر شغلی
برای رسیدن به شغل دلخواهتان و گرفتن حقوق مورد نظرتان، سه فاکتور مهم وجود دارد. این سه فاکتور در تمام دوره کاریتان بدون تغییر میمانند و عبارتند از: ارتباطات، اعتمادپذیری و لیاقت.
۱. ارتباطات: هر چه ارتباط بیشتری در بازار کار داشته باشید، احتمال پیدا کردن شغل دلخواهتان بیشتر میشود. هر چه افراد بیشتری را بشناسید و شناخته شدهتر باشید، احتمالش بیشتر میشود که از بازار کار پنهان مطلع گردید و پیشنهادی دریافت کنید.
بخش زیادی از بازار کار به صورت پنهان است یعنی در مورد آن آگهی پخش نمیشود و افراد از طریق اعتبار و آشناهان از آن مطلع میشوند، به همین دلیل هر چه شناختهتر باشید و افراد بیشتری را بشناسید احتمال به دست آوردن شغل مورد نظرتان نیز بیشتر میشود.
مطمئن شوید کلیه کسانی که میشناسید مطلع شوند که شما به دنبال شغلی هستید. در انجمنها و باشگاههای مختلف عضو شوید و تا هر چقدر میتوانید شبکه ارتباطی خود را گسترش دهید.
اینگونه شما از جدیدترین فرصتهای شغلی مطلع میشوید و میتوانید فرصتهای مناسبتر و بهتری در زمینه دلخواهتان به دست آورید.
۲. اعتمادپذیری: اعتمادپذیریتان به خاطر اعتبار و شخصیت شماست. اعتمادپذیریتان مهمترین ویژگی شما برای گرفتن توصیه و سفارش از آشنایانتان است. اطمینان حاصل کنید تمام کارهای که انجام میدهید با بهترین ملاکهای اخلاقی مطابقت داشته باشید و همیشه مراقب باشید کاری نکنید که از آن بتوان برداشت بدی کرد.
در صورتی افراد شما را به بقیه توصیه میکنند که مطمئن باشند برای اعتبار آنها مشکلی به وجود نمیآید و به آن لطمه نمیزنید برای همین همیشه باید اصول اخلاقی را رعایت کنید و اعتماد بقیه را به دست آورید.
۳. لیاقت: در بررسی نهایی، اینکه چقدر خوب هستید و اینکه چقدر در شغل قبلیتان خوب بودهاید بیش از هر مسأله دیگری تعیین میکند که در شغلی که مد نظر است موفق و خوب خواهید بود. میزان لیاقت و تواناییتان به همراه شخصیتتان مهمترین چیزی است که موفقیت شغلیتان را تعیین میکند.
به همین دلیل است که در تمام زندگی کاریتان باید همیشه برای حفظ و ارتقای لیاقتتان از راه مطالعه و پرورش شخصیتتان تلاش کنید.
۱۵. پنج ویژگی که طرفداران زیادی دارد
هر کارفرمایی هم در مورد کارمندان خوب و هم در مورد کارمندان بد تجربیاتی دارد. به همین دلیل هر کارفرمایی به خوبی می داند چه ویژگیهایی را بیشتر و چه ویژگیهایی را کمتر میخواهد. این پنج ویژگی اهمیت زیادی دارند:
۱. زیرکی: در تمام تحقیقات مشخص شده که تا ۷۶ درصد بهرهوری و اثربخشی یک شخص، به میزان زیرکیاش بستگی دارد. زیرکی در اینجا به معنی توانایی در برنامهریزی، سازماندهی، تعیین اولویتها، حل مسایل و به انجام رساندن کار است.
۲. توانایی در امر رهبری: دومین ویژگی که کارفرمایان به دنبالش هستند، قدرت رهبری است.
رهبری عبارت است از تمایل و علاقهمندی به پذیرفتن مسؤولیت و نتایج. عبارت است از به عهده گرفتن امور داوطلب شدن برای کارهای محوله و پذیرفتن مسؤولیت در رسیدن به نتایج مورد انتظار از آن کارها.
نشانه یک رهبر این است که بهانه نمیتراشد، اگر پیشنهاد بدهید که مسؤولیت رسیدن به هدفهای شرکت را میپذیرید و سپس خودتان را متعهد کنید که عملکرد بالایی داشته باشید، تمایلتان به رهبر بودن در سازمان را نشان دادهاید.
۳. روراست بودن: احتمالاً این ویژگی، مهمترین ویژگی برای رسیدن به موفقیت بلندمدت در زندگی و کار است. روراست بودن از اینجا شروع می شود که با خودتان روراست باشید.
یعنی با خودتان و در روابطتان با دیگران، کاملاً صادق باشید. آماده باشید که نقاط قوت و ضعفتان را بپذیرید. آماده باشید که اشتباهات قبلیتان را بپذیرید.
۴. خوش برخورد بودن: کارفرماها افرادی را دوست دارند که خونگرم، با گذشت و اهل همکاری با دیگران باشند. کارفرماها به دنبال کسانی میگردند که بتوانند به تیم ملحق شوند و جزیی از خانواده کاری باشند. کار تیمی، کلید موفقیت در کسب و کار عصر کنونی است.
تجربه عملی شما در گذشته به عنوان عضوی از یک تیم و آمادگیتان برای عمل به عنوان عضوی از یک تیم در آینده، میتواند در هنگام تقاضا برای کار، یکی از جذابترین ویژگیهای شما باشد.
۵. لیاقت و شایستگی: لیاقت در موفقیتتان اهمیت بسیاری زیادی دارد. در واقع اصلیترین عامل در تمام اتفاقاتی است که در دوران کاری برایتان رخ میدهد.
لیاقت در سادهترین معنای آن، یعنی توانایی در به انجام رساندن کار. یعنی توانایی شکا در تعیین اولویتها، تعیین مهمترین کارها برای انجام، تفکیک اموری که به کار مربوط میشوند، از اموری که نامربوط هستند و بعد تمرکز مداوم بر کارها تا وقتی که کاملاً به انجام رسیده باشند.
در بررسی نهایی، شخصیت شما بیشترین تأثیر را در به دست آوردن یا از دست دادن شغل دلخواهتان دارد. وظیفه شما این است که در هر فرصتی که به دست میآورید، با تمرین و به کارگیری ویژگیهای افراد برتر، شخصیتتان را پرورش دهید.
۱۶. روزمهای بنویسید که نتیجهبخش باشد
روزمه شما نوعی ابزار ترکیبی برای فروش و تبلیغات است. همانطور که یک شرکت برای محصولات و خدماتش بروشور و اقلام تبلیغاتی تهیه میکند، روزمه شما هم ابزار تبلیغ برای شماست.
مانند این است که برای خودتان به عنوان یک محصول آگهی بدهید که قادر است وظایف و خدمات ویژهای را انجام بدهد. روزمه شما به عنوان یک اثر تبلیغی باید جالب، جذاب، صادقانه، مثبت و خوش بینانه باشد و نیز خواننده را به این سمت سوق دهد که بخواهد با شما ملاقات کند و با شما صحبت کند و ببیند که شما چگونه میتوانید احتمالاً به او کمک کنید تا به هدفهایش دست پیدا کند.
واقعیت این است که معمولاً لازم است چند صد روزمه ارایه کنید تا یک پیشنهاد کار دریافت کنید. افراد بسیاری اندکی فقط به خاطر روزمهشان استخدام شدهاند.
تأثیرگذاری روزمه در حد کارت ویزیت است. البته افراد زیادی هم بدون اینکه در ابتدا روزمهشان خوانده شده باشد، استخدام شدهاند.
اندازه مطلوب روزمه، یک صفحه و حداکثر دو صفحه است. امروزه افراد گرفتاریهای زیادی دارند و وقت ندارند مدارک طولانی را مطالعه کنند. پس سعی کنید روزمهتان کوتاه و مفید باشد.
دو نوع روزمه داریم: روزمه زمانی و روزمه عملکردی. روزمه زمانی تجربههای کاری قبلیتان را فهرست میکند. جدیدترینشان را در ابتدای روزمه میگذارند و بعد ماه به ماه و سال به سال به عقب برمیگردد و تجربههای کاری و تحصیلاتتان را از ابتدای زندگی بزرگسالیتان توضیح میدهد.
از روزمه زمانی موقعی استفاده میکنید که مسیر شغلیای داشتهاید که رشد و پیشرفت مداومی را نشان میدهد. روزمه زمانی در جایی مناسب است که ابتدا یک شغل ساده داشتهاید و سپس به تدریج شغلهای پیچیده و پیچیدهتر رسیدهاید.
از سوی دیگر، روزمه عملکردی از عملکردهای شغلی یا موفقیتهای قبلیتان تشکلیل میشود. در اغلب موارد، هنگامی از روزمه عملکردیتان استفاده میکنید که مدت زمان طولانی را در یک شرکت گذرانده باشید.
اما در همان شرکت وظایف مختلفی را انجام داده باشید. در روزمه عملکردی، عملکردهای شغلی یا عناوین کاریای که داشتهاید را مشخص کرده و دستاوردها و موفقیتهایتان را در هر یک از این زمینههای شغلی ذکر کنید.
مثلاً اگر برای شرکتی کار میکردهاید و از مقامهای پایین به مقامهای بالا رسیدهاید، عنوان کاریتان در بالاترین مقامی که داشتهاید و دستاوردهایتان در آن شغل را فهرست میکنید. بعد عنوان کاریتان را در مقام پایینتر را مینویسید. و دستاوردهایتان در آن شغل را هم فهرست میکنید.
مهمترین قسمت روزمه یا یک مصاحبه استخدامی، قابلیت انتقال نتایج نام دارد. کارفرماها میخواهند مطمئن شوند که شما از قبل توانایی انجام امور مربوط به جایگاه شغلی مورد نظر را دارید.
کار شما این است که کارفرما را متقاعد کنید که شما در نتیجه تحصیلات و تجربههای قبلیتان شخص ایدهآلی برای رسیدن به نتایج مورد نظر آنها هستید.
در حالت ایدهآل باید بعد از اینکه مصاحبهتان با کارفرما صورت گرفت، روزمهتان را پیش او بماند. در صورت امکان روزمهتان را از قبل نفرستید.
اگر هم در حال جواب دادن به یک آگهی استخدام بودید و چارهای جز فرستادن روزمهتان نداشتید، همیشه آن را به پیوست یک نامه بفرستید که به طور مشخص به آن آگهی و به شغلی که به دنبالش هستید، اشاره کند. حتی اگر نامهتان به صورت دست نویس باشد، روزمه را به پیوست بفرستید.
در نهایت وقتی روزمهتان را فرستادید یا پیش کارفرما گذاشتید، حتماً در روز بعد تماس بگیرید تا ببینید واکنششان چه بوده است. تا جایی که ادب را رعایت میکنید، از سماجت نترسید.
سماجت در خواستن یک شغل، از نظر اکثر کارفرماها یک ویژگی مثبت به حساب میآید.
۱۷. مصاحبه کسب اطلاع
مصاحبه کسب اطلاع، کلید کاریابی خلاق است. وقتی مصاحبه میکنید تا استخدام شوید، شما مصاحبهشونده هستید. مینشینید کارفرمای احتمالیتان از شما در مورد سوابق و تواناییهایتان میپرسد.
اما در مصاحبه کسب اطلاع، شما مصاحبهگر هستید. شما کنترل مصاحبه را در اختیار دارید. در حقیقت به جای اینکه توسط کارفرما گزینش شوید، شما دارید کارفرما را گزینش میکنید. میتوانید بدون نگرانی از داشتن تأثیر خوب یا بد آن، درباره این کسب و کار و این صنعت سوالهای مشکل بپرسید. تقریباً هر فردی که در زمانی کوتاه به یک شغل خوب با حقوق بالا دست پیدا میکند، از بعضی از انواع مصاحبه کسب اطلاع استفاده میکند.
این یکی از قدرتمندترین تکنیکهای کاریابی است که تا به حال کشف شده و اگر از آن استفاده کنید، برای شما هم نتیجه خواهد داد.
در ابتدا شرکتهای احتمالی را که دوست دارید برایشان کار کنید، فهرست کنید. بعد یکی از آنها را مشخص کنید و درباره شرکت و کسی که میخواهید با او صحبت کنید، به جمعآوری اطلاعات میپردازید. کمترین کاری که میکنید این است که با شرکت تماس میگیرید و میگویید خریدار هستید و میخواهید که یک بسته کامل از بروشورهای تبلیغاتی شرکت و محصولات و خدماتش را برایتان بفرستند.
سپس تماس میگیرید و درخواست ملاقات با شخص مورد نظر را میکنید. از طریق تلفن، صندوق صوتی، نامه یا ایمیل به او میگویید که مایل هستید با او مصاحبه کنید تا در مورد کار کردن در این زمینه به خصوص اطلاعات کسب کنید. از این واژهها استفاده کنید « سلام. من مشغول تحقیق در مورد این صنعت هستم. به این فکر هستم که شغلم را عوض کنم و وارد این حوزه کاری بشوم و دارم با بسیاری از مسوؤلان این صنعت صحبت میکنم تا اطلاعات و نظر کسب کنم که چگونه بهترین انتخاب را انجام بدهم.»
خیلی جالب است که کسانی که در حالت عادی گرفتار هستند که نمیتوانند با شما صحبت کنند یا وقت مصاحبه ندارند، واقعاً وقت میگذارند تا به هر کسی که میخواهند وارد صنعت کاری آنها بشود، مشورت بدهند.
به کارفرمای احتمالی بگویید: « میخواهم حدود ۱۰ دقیقه با شما مصاحبه کنم و چند سوال از شما بپرسم.» مردم معمولاً دوست دارند که مورد مصاحبه قرار گیرند و اگر از آنها فقط ۱۰ دقیقه وقت بخواهید، تقریباً همیشه طی چند روز بعد به شما وقت میدهند. حالا شما مصاحبهگر هستید.
وقتی برای مصاحبه میروید، یک فهرست سوالات درباره این صنعت این شرکت همراهتان ببرید. سپس یک سری سوال کامل در مورد این صنعت، این شرکت،چشمانداز آن، چشمانداز افراد مختلف و مشاغل مختلف و موارد دیگر بپرسید. در هنگام مصاحبه به دقت یادداشت برداری کنید. بعد از ۱۰ دقیقه آماده تشکر و رفتن باشید. تقریباً همیشه از شما میخواهند که بیشتر بمانید.
اگر در طول یک مصاحبه کسب اطلاع به شما پیشنهاد کار شد، هرگز آن را نپذیرید یا جواب ندهید. اگر کارفرما از شما پرسید که آیا دنبال کار میگردید، جواب دهید: « فعلاً خیر. هنوز در حال تحقیق هستم و آنقدر در تحقیقاتم پیش نرفتهام که چنین تصمیمی بگیرم.»
پس از مصاحبه، بلافاصله به خانه بروید و یک یادداشت تشکر بنویسید. این یک بخش بسیار مهم از روند مصاحبه کسب اطلاع است. تضمین کننده این است که بعداً هم با یافتههایتان به آنجا برگردید.
۱۸. کاملاً برای مصاحبه آماده شوید
کارهایی زیادی وجود دارد که میتوانید برای موفقتر بودن یک مصاحبه انجام دهید. هر یک از این قدمها برای رسیدن به شغل دلخواهتان به شما کمک میکند و موثر است.
- سر وقت بروید. به اندازه کافی برای رسیدن به آنجا وقت در نظر بگیرید و آدرس و ترافیک را نیز فراموش نکنید. به عنوان یک قاعده عمومی به کارفرماها توصیه میشود که هرگز کسی را که برای یک مصاحبه کاری دیر میآید، استخدام نکنید.
- برای مصاحبه کاری، خوب لباس بپوشید. ۹۵% از تأثیر اولیهای که روی کارفرمای احتمالیتان میگذارید، میتواند به خاطر لباستان باشد. زیرا تأثیر اولیه معمولاً بصری است. همانطوری لباس بپوشید که میخواهید در شغلی که درخواست کردهاید، لباس بپوشید.
بسیاری از افراد فقط به این دلیل استخدام میشوند که در بین داوطلبانی که مصاحبه شدهاند، بهترین پوشش را داشتهاند. - پیش از رفتن به مصاحبه، چند نفس عمیق بکشید و شانههایتان را شل کنید. در واقع شش یا هفت بار نفس عمیق کشیدن، در مغزتان اندروفین آزاد میکند و به شما احساس سرحال بودن و آرامش میدهد.
- بعد از نفس عمیق کشیدن، چند دقیقه چشمانتان را ببندید و خودتان را مجسم کنید که آسوده، مطمئن و آرام هستید. از خودتان یک تصویر ذهنی روشن خلق کنید که در طول مصاحبه خندان، مثبت و کاملاً مسلط بر خودتان و احساساتتان هستید.
- وقتی با مصاحبه کننده روبرو شدید، لبخند بزنید و محکم دست بدهید. مستقیم در چشمانش نگاه کنید و بگویید « حالتان چطور است؟» دست دادن خوب، به این شکل است که کامل و محکم است و تمام دست را میگیرید و به نحوی محکم اما بدون خشونت میفشارید.
وقتی اولین بار کسی را میبینید، باید دستش را کامل بگیرید، لبخند بزنید، در چشمانش نگاه کنید و بگویید « حالتان چطور است؟». - شما با مصاحبه کننده مصاحبه کنید. بیشتر مصاحبه کنندهها با یک سری سوال شروع میکنند که هدفشان حرف کشیدن از شما و شناخت بیشتر از شماست. شما باید در عوض سوالهایی در مورد این شرکت، این صنعت و آن نوع شخصی که مصاحبه کننده به دنبال اوست، کنترل مصاحبه را در دست بگیرید.
هر چه بیشتر سوال کنید و بیشتر کمک کنید که نیازهای واقعی کارفرمای احتمالی مشخص شود، احتمالش بیشتر میشود که از دید او همان شخصی به نظر بیاید که میتواند این نیازها را برآورده سازد.
۱۹. مانند یک قهرمان مصاحبه کنید
مصاحبه کاری در واقع یک ملاقات فروش است. وقتی دنبال کار میگردید، در کار فروش هستید. میروید که تواناییهای خودتان را به فرد دیگری بفروشید.
کاری که پیدا میکنید و حقوقی که میگیرید، معیار این است که در این نقطه مهم مسیر شغلیتان، تواناییهایتان را چقدر خوب فروختهاید.
همه کارفرماها نیازهایی دارند که هنوز برآورده نشدهاند. همه کارفرماها مشکلاتی دارند که هنوز حل نشدهاند. همه کارفرماها نشانه یک فرصت برای شما هستند.
در واقع خیلی اوقات کارفرماها برای کسی که بتواند قانعشان کند که میتواند به آنها کمک کند تا نیازهایشان را رفع و مشکلاتشان را حل کنند، کار به وجود میآورند.
کارفرمای احتمالی شما در زمان مصاحبه استخدامیتان فقط یک سوال در ذهنش دارد. این همان سوالی است که هر خریداری در زمان بررسی خرید یا خریدن یک محصول یا خدمات میپرسد. کارفرمای شما یک مشتری است، توانایی شما محصول یا خدماتی است که به فروش گذاشته شدهاند.
سوال خریدار احتمالی تواناییهایتان این است: « چه فایدهای برای من دارد؟» خریدار احتمالی تواناییهایتان میخواهد بداند « از استخدام شما چه سودی به شخص من میرسد؟» میخواهد بداند که « دقیقاً چه کاری میتوانی برای من بکنی؟» بالاخره کارفرمای احتمالیتان میخواهد بداند « چطور میتوانم مطمئن باشم که حرفهایت درست است؟»
هدف شما در مصاحبه استخدامی این است نشان بدهید میتوانید برای کارفرمایتان چیزی کسب، حفظ یا دور کنید باید برایتان روشن باشد که توقع دارید چه چیزی را کسب، حفظ یا دور کنید.
هدف اصلیتان در یک مصاحبه استخدامی این است که کارفرما را قانع کنید که میتوانید در مقابل هزینه استخدامیتان به نتیجهای که او احتیاج دارد، برسید یا موقعیتی که با آن مواجه شده را بهبود ببخشید.
هر چه بهتر برنامه بریزید و آماده شوید، بهتر خواهید توانست کارفرما را قانع کنید که شما شخص ایدهآل برای این کار هستید.
۲۰. به دست آوردن شغل
تحقیق و مصاحبه کسب اطلاع را انجام دادهاید، با کارفرمای احتمالی ملاقات کردهاید و نامه تشکر بعدیتان را هم فرستادهاید. در مورد شرکت و این صنعت تحقیق کردهاید و کنترل کامل حرفهتان را به دست گرفتهاید.
حالا تصمیم خود را گرفتهاید که کجا و برای چه کسی کار کنید. حالا آمادهاید که کار فروش را خاتمه بدهید. شاید قویترین ابزار در مصاحبه استخدامی، خودگزینی باشد.
اشتیاق شدید شما برای شغل پیشنهاد شده که از گفتار و رفتار شما مشخص است، در رسیدن به شغل دلخواهتان بسیار تأثیرگذار است. وقتی برای شغل دلخواهتان به فروش خاتمه میدهید، کارتان این است که کارفرما را به نحو مقاومتناپذیری متقاعد کنید که این کار برای شما مناسب است و شما شخص مناسب برای این کار هستید.
تجربههایتان که به این جایگاه شغلی مربوط میشود را شرح بدهید. هر آنچه فکر میکنید میتواند برای این کارفرما انجام بدهید را شرح بدهید.
کمکی را که فکر میکنید میتوانید به این کارفرما و این شرکت بکنید را شرح بدهید. از اینکه در فروختن تواناییهایتان به کارفرمای احتمالی اشتیاق و اصرار دارید به خودتان ترس راه ندهید.
در مصاحبهتان فعال، صریح و رک باشید. لبخند بزنید، سر تکان بدهید و مشخص کنید که تمام حواستان به این گفتگو است. نشان بدهید که واقعاً مشتاق هستید این شعل را در این شرکت و با این شخص بگیرید.
بهخصوص به کارفرمای احتمالی بگویید که واقعاً این شغل را میخواهید. گاهی همین حرف به تنهایی آنقدر تأثیر میگذارد که موجب میشود او شما را به جای فرد دیگری استخدام کند.
احتمالاً جملهای تأثیرگذارتر از این جمله وجود ندارد که بتواند به یک کارفرمای احتمالی بگوید: « من واقعاً این شغل را میخواهم، اگر در این شغل به من فرصتی بدهید، قول میدهم که کارم در آن عالی باشد، پشیمان نخواهید شد.»
یادتان باشد که کارفرماها احساساتی هستند و احساسات هم سرایت میکند. هیجان و شوق شما برای یک شغل، میتواند از تمام روزمههایی که مینویسید، تأثیر بیشتری روی تصمیم کارفرماها داشته باشد.
کیفیت شغلی که میگیرید و حقوقی که به خاطر آن شغل دریافت میکنید، بیشتر از هر عامل دیگری به موفقیتتان در قانع کردن کارفرما به این که شما شخص مناسب هستید، وابسته است.
۲۱. روی بهترین حقوق توافق کنید
با کارفرما مصاحبه کرده و قانعش کردهاید که باید شما را برای این شغل استخدام کند. حالا به موضوع مذاکره بر روی حقوق میرسید. نحوه عملکرد شما در این مرحله میتواند تأثیر عمدهای بر درآمدتان، سطح زندگیتان و آیندهتان داشته باشد.
به دقت این راهنماییها را دنبال کنید:
باید به خوبی بدانید که برای این مقام شغلی چقدر حقوق میخواهید بگیرید. باید تحقیق کرده و با دیگران صحبت کرده باشید. باید بدانید محدوده حقوق برای چنین پستی چقدر است.
هیچگاه نباید بدون اطلاعات بروید و ندانید چقدر پول باید بخواهید. هر حقوقی به شما پیشنهاد شد، هیچگاه همان بار اولی که گفته میشود، شغل یا حقوق را قبول نکنید. حتی اگر به شدت این شغل را میخواهید، باز هم همیشه وقت بخواهید تا دربارهاش فکر کنید.
از قانون ۲۴ ساعت استفاده کنید. همیشه قبل از پذیرش یک پیشنهاد شغلی، به خودتان فرصت بدهید و ۲۴ ساعت وقت بخواهید که دربارهاش فکر کنید. هر چه دفعات بیشتری برای فکر کردن وقت بخواهید، هنگامی که تصمیم نهایی را میگیرید، شغل و مزایای بهتری نصیبتان میشود.
وقتی یک کارفرما حقوقی را به شما پیشنهاد میدهد، معمولاً یک محدوده حقوق را در ذهن دارد. محدوده حقوق معمولاً ۲۰ درصد بالاتر و ۲۰ درصد پایینتر از مبلغ متوسطی است که برای این شغل پرداخت میشود. کارفرما تمام تلاشش را می کند که شما را با کمترین مبلغی که میپذیرید، استخدام کند.
از طرف دیگری کار شما این است که به دنبال بالاترین مبلغی باشید که کارفرما حاضر است بپردازد. کار شما این است که مبلغی در بالای محدوده حقوق موجود در ذهن کارفرما را درخواست کنید.
در برخی موارد مجبور میشوید برای شروع به مبلغ کمتری راضی شوید. در این شرایط بلافاصله میپرسید چه کاری باید انجام دهید تا افزایش حقوق بگیرید. آن را مشخص کنید و از کارفرما بخواهید آن را در نامه پذیرشی که برای این شغل به شما میدهد، بنویسد.
اگر نمیتوانید بلافاصله حقوق بالاتری بگیرید، میتوانید بر سر مزایای این شغل مذاکره کنید. میتوانید روی تعطیلات طولانیتر و مرخصی بیشتر مذاکره کنید.
بهعلاوه میتوانید بر روی امتیازهای جنبی این شغل، مثل دفتر، اتومبیل، هزینههایی که شرکت متقبل میشود و موارد مشابه مذاکره کنید.
حتماً در مدت زمانی زیادی برای بررسی کامل و بحث درباره تمام جزئیات مربوط به کار اختصاص دهید. حتماً توضیح بخواهید و مواردی را که توافق کردهاید، به صورت مکتوب در آورید.
بعد از این کارها آماده هستید که حرفهتان را در مسیر پیشرفت سریع قرار بدهید.
∗ خوشحال میشوم مرا در شبکههای اجتماعی نیز دنبال کنید:
یوتیوب | ویرگول | کانال تلگرام | اینستاگرام
دیدگاهتان را بنویسید